مرگ زیر آب یا مایعات دیگر در اثر خفگی. فعل (که با مفعول استفاده می شود) کشتن با غوطه ور شدن در زیر آب یا مایعات دیگر. از بین بردن یا خلاص شدن از راه، یا گویی با غوطه وری: غم هایش را در نوشیدنی غرق کرد. سیل یا آبگرفتگی.
معنای کلمه غرق چیست؟
فعل متعدی. 1a: خفه شدن با غوطه ور شدن به خصوص در آب. ب: غوطه ور شدن به ویژه با افزایش سطح آب روستاهایی که در اثر طغیان رودخانه غرق شده اند. ج: برای خیس کردن، خیس کردن، یا پوشاندن با مایع، سیب زمینی سرخ کرده او را در سس کچاپ غرق می کند.
چه نوع کلمه ای غرق می شود؟
که در اثر غرق شدن جان باخت.
در فرهنگ لغت غرق شده است؟
فعل غرق کردن (DIE) (باعث) مردن با ناتوانی در نفس کشیدن در زیر آب: او در یک حادثه قایق سواری غرق شد.
کلمه غرق چه احساسی را نشان می دهد؟
به طور کامل توسط غم ، تحقیر خود، یا سایر احساسات منفی تا حد اغماض و/یا فلج شدن درگیر شوید. کمک به کسی که ترجیح میدهد در دلسوزی به خود غرق شود تا راهحلی برای مشکلاتش سخت است.