1: وجود، متعلق، یا تعیین شده توسط عوامل موجود در یک فرد از بدو تولد: رفتار ذاتی بومی و ذاتی. 2: تعلق به ماهیت ذاتی چیزی: ذاتی. 3: نشات گرفته از ذهن یا ساختار عقل و نه از تجربه.
اصطلاح لغزش به چه معناست؟
فعل ناگذر. 1: لغزش بدون چرخش (همانطور که چرخ وقتی از چرخش نگه داشته می شود در حالی که وسیله نقلیه به سمت جلو حرکت می کند) 2a: ناتوانی در گرفتن جاده مخصوصاً: لیز خوردن به پهلو در جاده. b از یک هواپیما: در هنگام چرخش، از مرکز انحنای خود به طرفین بلغزید. ج: سر خوردن، لغزش.
منظور از شر فطری چیست؟
/ɪˈneɪt.li/ مرتبط با کیفیت یا تواناییهایی است که شما با آن متولد شدهاید، نه ویژگیهایی که آموختهاید: من معتقد نیستم که انسانها ذاتاً شرور هستند.
به طور ذاتی خوب بودن به چه معناست؟
صفت. وجود در یکی از بدو تولد؛ inborn; بومی: استعداد ذاتی موسیقی. ذاتی ماهیت چیزی: نقص ذاتی در فرضیه. نشات گرفته یا برخاسته از عقل یا ساختار ذهن، به جای آموختن از طریق تجربه: دانش فطری از خیر و شر.
چگونه از ذات در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله فطری
- اشتیاق و اشتیاق عمیقی وجود داشت که او ذاتاً می فهمید که فقط او می توانست پر کند. …
- این همچنین یک هشدار بود، یکی از گابریل به طور فطری فهمید که دیدر متعلق به تاریکی است.