UQUALIFIED ( صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
آیا یک اسم فعل یا صفت واجد شرایط است؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، qual·i·fied، qual·i·fy·ing. ارائه مهارت ها، دانش، مدارک و غیره مناسب یا ضروری؛ صلاحیت ساختن: خود را برای شغلی واجد شرایط دانستن. تغییر یا محدود کردن به نحوی؛ کمتر قوی یا مثبت کردن: برای تأیید واجد شرایط بودن.
آیا نالایق بودن یک صفت است؟
نامحق ( صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
آیا کلمه غیر واجد شرایط است؟
غیر واجد شرایط (تعریف 1). عدم رعایت الزامات مندرج در مقررات مربوطه مقررات مربوطه، از جمله ملاحظات طرح مالیاتی یا بازنشستگی.
اگر چیزی فاقد صلاحیت باشد به چه معناست؟
1: مناسب: نداشتن شرایط لازم. 2: با رزرو تغییر نکرده یا محدود نشده است: یک انکار بدون صلاحیت را تکمیل کنید. واژههای دیگر از مترادفهای ناموفق بیشتر جملات مثال درباره unqualified بیشتر بدانید.