تعریف frabbit در فرهنگ لغت انگلیسی تعریف frabbit در فرهنگ لغت peevish است. تحریک پذیر.
فعل برای خرگوش چیست؟
فعل. خرگوش; خرگوش خرگوش ها تعریف خرگوش (مدخل 2 از 2) فعل ناگذر.: برای شکار خرگوش.
خرگوش فاعل است یا فعل؟
خرگوش (اسم) خرگوش ( فعل) مشت خرگوش (اسم) rabbit warren (اسم)
Tephe به چه معناست؟
: چادر مخروطی که معمولاً از پوست تشکیل شده است و به ویژه توسط سرخپوستان آمریکایی دشت های بزرگ استفاده می شود.
TP به چه معناست؟
TP به طور گسترده در چت آنلاین و پیام های متنی با معنی " دستمال توالت استفاده می شود." (مخصوصاً در مراحل اولیه همهگیری کرونا، زمانی که دستمال توالت به دلیل کوویدیوها با کمبود مواجه بود.)