1: یک طبقه مرتفع یا حیاط یا یک سکو یا جای پایی در بالای پله ها (مثل تخت یا محراب) 2: فرود از یک پلکان مانند گام گسترده بین دو نیمه پرواز - سرعت یک چهارم را مقایسه کنید.
Halfpace به چه معناست؟
1: یک طبقه مرتفع یا حیاط یا یک سکو یا جای پایی در بالای پله ها (مثل تخت یا محراب) 2: فرود از یک پلکان مانند گام گسترده بین دو نیمه پرواز - سرعت یک چهارم را مقایسه کنید.
کلمه Halfpace از کجا آمده است؟
از فرهنگ لغت قرن.
اسم فرود آمدن در یک پله که دو پله را از هم جدا می کند.
مترادف Halfpace چیست؟
adj تقسیم شده، کسری، نصف شده، ناقص، محدود، متوسط، جزئی.
چگونه از Halfpace در جمله استفاده می کنید؟
نیم قدم در جمله
- چلسی کنترل خود را حفظ کرد اما با سرعت کمی بیشتر از نیمی از بازی بازی کرد.
- شرکت متنوع اعلام کرد رشد سود خالص تمام سال با سرعت نیمه اول مطابقت ندارد.
- به نظر می رسید سرعت نیمه اول به نفع تریل بلیزرز نبود.