غیرعملی·قابل تذکر. 1. انجام یا اجرا غیرممکن است: شناور کردن مجدد کشتی غرق شده دست نخورده به دلیل شکنندگی آن غیر عملی بود.
تعریف قانونی غیر عملی چیست؟
2: یک دکترین در حقوق قراردادها: معافیت از تعهدات ناشی از یک قرارداد ممکن است زمانی اعطا شود که عملکرد به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیشبینی بیش از حد دشوار، گران یا مضر باشد، همچنین: دفاع از نقض قرارداد به این دلیل که غیر عملی شده است
غیرقابل اجرا به چه معناست؟
1: صعب العبور و جاده غیرعملی. 2: غیر قابل اجرا: ناتوان از انجام یا انجام با وسایل به کار رفته یا به دستور یک پیشنهاد غیر عملی.
چگونه از غیر عملی در جمله استفاده می کنید؟
قابل اجرا یا عملی شدن نیست. 1 این طرح به عنوان بیش از حد ایده آلیستی و غیرقابل اجرا مورد انتقاد قرار گرفت. 2 او آشکارا از این طرح انتقاد کرد و آن را غیر عملی دانست. 3 آن طرحهای جدید کسبوکار غیر قابل اجرا هستند.
معنای عملی چیست؟
1: قابلیت انجام یا اجرای یک برنامه عملی. 2: قابل استفاده یا برخورد با موفقیت: مناسب. 3: منطقی است، احتمالاً توضیحی داده است که به اندازه کافی امکان پذیر به نظر می رسد.