کیفیت داشتن طعم یا بوی بسیار مطبوع: این سوپ لذیذی خالص است. لذیذ بودن غذای او را ستودند. دیدن. خوشمزه.
خوشمزه بودن را چگونه می نویسید؟
مزهآمیز؛ تبلیغی. لذیذی n. معنی این صفت ها برای حس چشایی بسیار خوشایند است: یک خمیر خوشمزه. تمشک خوشمزه؛ بنبون شکلاتی خوش طعم؛ یک هلو خوش طعم؛ یک سیب دندان گیر؛ فاج خوشمزه.
معنی خوشمزه در انگلیسی چیست؟
1: ارائه لذت بزرگ: شایعات لذت بخش و خوشمزه. 2: جذب یکی از حواس بدن به خصوص چشایی یا بویایی یک غذای لذیذ رایحه های لذیذ. خوشمزه - لذیذ. اسم. جمع Deliciouses یا Delicious.
یعنی غذاهای خوشمزه چیست؟
صفت. غذایی که خوشمزه است طعم بسیار مطبوعی دارد. همیشه طیف گسترده ای از غذاهای خوشمزه برای انتخاب وجود دارد. آجیل اسپند هم به صورت خام و هم پخته خوشمزه است. مترادف: لذیذ، خوشمزه، خوش طعم، انتخاب بیشتر مترادف خوشمزه.
خوشمزه و مثال چیست؟
تعریف خوشمزه چیزی است که مزه یا بوی آن واقعاً خوب است یا لذت بخش است یک مثال از خوشمزه بودن این است که بوی خانه بعد از اینکه شخصی در تمام روز مشغول پختن کلوچه است چگونه است. نمونه ای از خوشمزه چیپس سیب زمینی است. … برای حواس بسیار خوشایند، به ویژه. برای مزه یا بو کردن.