این ازدواج یک ناسازگاری بود، پدرش یکی از خدمه کشتی بود. او در کوری عشقش فراموش کرده بود که این ناسازگاری چقدر تکان دهنده خواهد بود. او از این موقعیت لذت میبرد، زیرا باعث میشد که ناسازگاری کمتر مشخص شود
منظور از Misalliance چیست؟
ناسازگاری. جمع. ناسازگاری ها تعاریف 1. وضعیتی که در آن دو نفر در کار یا ازدواج شریک می شوند اما با هم خوشحال نیستند.
جمله خوب برای خروجی چیست؟
1. کل تولید دو برابر سال گذشته است. 2. تعداد کمی از آهنگسازان می توانند با خروجی پربار او برابری کنند.
چگونه از anguish در جمله استفاده می کنید؟
نمونههای جملات ناراحتی
سعی میکنم برای چیزهای کوچک ناراحت نباشم. غم و اندوه وحشتناکی به قلبش زد، درد وحشتناکی احساس کرد انگار چیزی در درونش پاره می شود و او در حال مرگ است. وقتی بسکتبالیست از ناحیه مچ پا آسیب دید، یک نگاه غمگین از چهره او گذشت.
اضطراب یعنی چه؟
: درد شدید، پریشانی یا اضطراب فریاد درد و رنج روانی. غم و اندوه. فعل مضطرب ناراحت کننده؛ ناراحتی.