اگر کسی یا چیزی شما را خیره می کند، به شدت تحت تأثیر مهارت، ویژگی ها یا زیبایی آنها قرار می گیرید جورج با دانش خود از جهان او را خیره کرده است. اگر نور شدید شما را خیره کند، باعث می شود برای مدت کوتاهی نتوانید به درستی ببینید. خورشید که از استخر می درخشید، من را خیره کرد.
معنای خیره شدن توسط کسی چیست؟
خیره کردن است که کسی را برای لحظه ای با نور کور کنی، مانند آهویی در چراغ جلو. شما همچنین می توانید با تحت تاثیر قرار دادن مردم خیره شوید، و نه فقط با پوشیدن یک پیراهن پولک دار درخشان. آیا تا به حال نوری در صورت خود داشته اید که یک ثانیه نتوانید ببینید؟ خیره شدی خیره شدن یعنی کور کردن کسی به این شکل.
آیا می توانید فردی را خیره کننده توصیف کنید؟
تعریف خیره کننده چیزی بسیار درخشان، چشمگیر یا زیبا است. … اگر کسی در روز عروسی خود آنقدر خوب به نظر می رسد که به معنای واقعی کلمه نفس همه را بند می آورد، این نمونه ای از زمانی است که او را به عنوان یک عروس خیره کننده توصیف می کنند.
چگونه از dazzled در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله خیره
- با حواس پرت به اطراف نگاه کرد و چشمانش را چنان به هم زد که انگار از نور خورشید خیره شده باشد. …
- چشمانش از آن خیره شد. …
- که از موفقیت خود خیره شده بود، تصمیم گرفت از ارتش خود برای دفاع از انطاکیه در برابر یونانیان استفاده نکند، بلکه برای حمله به الکسیوس استفاده کند.
آیا dazzled یک فعل کنشی است؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، خیره کننده، خیره کننده. برای غلبه یا کم کردن دید با نور شدید: نور ناگهانی خورشید او را خیره کرد. تحت تاثیر قرار دادن عمیق؛ شگفت زده با لذت: قصر باشکوه او را خیره کرد. فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، خیره کننده، خیره کننده، خیره کننده.