adj. 1. قابلیت جابجایی; در یک مکان، موقعیت یا وضعیت ثابت نیست.
Moveability به چه معناست؟
کیفیت متحرک بودن; قابلیت جابجایی یا تنظیم مجدد مترادف: متحرک. متضادها: غیر منقول، غیر منقول. قادر به جابجایی یا تنظیم مجدد نیست.
مانورپذیری به چه معناست؟
صفت. قابلیت هدایت یا هدایت. مانور آسان: کاردستی پلی اتیلن مانند هر کایاک معمولی با کارایی بالا بادوام و قابل مانور است. قادر به مانور دادن به راحتی: نیروهای قابل مانور؛ من احساس می کردم که روی این اسکی های کوتاه تر بسیار قابل مانور هستم.
آیا چنین کلمه ای به عنوان فرض وجود دارد؟
به اندازه کافی ساده است که به این نکته اشاره کنیم که فرضا و ظاهراً فقط شکلهای قید صفتهای فرضی و فرضی هستند.
فعل متحرک چیست؟
فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، moved، متحرک. عبور از یک مکان یا موقعیت به مکان دیگر.