Logo fa.boatexistence.com

وقتی منحرف می شوید؟

فهرست مطالب:

وقتی منحرف می شوید؟
وقتی منحرف می شوید؟

تصویری: وقتی منحرف می شوید؟

تصویری: وقتی منحرف می شوید؟
تصویری: شخصی ترین سوالاتتونو جواب دادم بدون سانسور 😂لطفا با هنزفری ببینید /Q&A video personal questions 2024, ممکن است
Anonim

از فرهنگ لغت انگلیسی معاصر لانگمن فرهنگ لغت معاصر انگلیسی لانگمن از فرهنگ لغت انگلیسی معاصر لانگمن1 /reɪndʒ/ ●●● S1 W1 اسم AWL 1 تنوع چیزها/مردم [قابل شمارش معمولاً مفرد] تعدادی از افراد یا چیزهایی که همه متفاوت هستند، اما همه از یک نوع کلی از طیف وسیعی از خدمات هستند. دارو در برابر طیف وسیعی از باکتری ها مؤثر است. https://www.ldoceonline.com › موضوع جغرافیا › محدوده

محدوده | تعریف از مبحث جغرافیا - لغت نامه لانگمن

side‧track /ˈsaɪdtræk/ فعل [transitive] 1 تا کسی را وادار به انجام دادن کاری کنید که باید انجام دهد، یا از صحبت کردن در مورد چیزی که شروع به صحبت کردن در مورد آن کرده است، با وادار کردن آنها دست بکشد. به چیز دیگری علاقه مند هستید با سؤالات مخاطبان منحرف نشوید.

منحرف شدن به چه معناست؟

فعل متعدی. اگر چیزی شما را منحرف می کند، باعث می شود فراموش کنید که قصد انجام چه کاری را داشتید یا بگویید، و به جای آن شروع به انجام دادن یا صحبت در مورد چیز دیگری کنید. او توانسته بود با مشکلات اشنایدر منحرف نشود.

چگونه از منحرف شدن دست بردارم؟

6 راه برای جلوگیری از منحرف شدن

  1. Block Time. جلسات مشتری می تواند (و باید) برنامه شما را تحت الشعاع قرار دهد. …
  2. یک برنامه روزانه تنظیم کنید. این یکی دست کم گرفته شده است. …
  3. سیستمی برای خود برنامه ریزی مشتری راه اندازی کنید. بیایید یک لحظه صادق باشیم. …
  4. محدودیت زمانی برای جلسه داشته باشید. …
  5. قوانین صندوق ورودی را برای ایمیل‌های جدید تنظیم کنید. …
  6. کارهای خود را اولویت بندی کنید.

آیا ردیابی جانبی است یا ردیابی جانبی؟

معنای جذب شده در انگلیسی جهت دور کردن توجه شخص از یک فعالیت یا موضوع به سمت دیگری که اهمیت کمتری دارد: روت به دنبال پاکت نامه بود. در کشو زمانی که چند نامه قدیمی او را منحرف کردند.دانش‌آموزان معلم خود را منحرف کردند تا در مورد سرگرمی او صحبت کند.

کلمه دیگری برای انحراف چیست؟

در این صفحه می توانید 13 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای sidetracked پیدا کنید، مانند: straggled، digressed، departed, switched, stalled, diverted, deviated انحراف، بازدارنده، تأخیر و گمراه شده.

توصیه شده: