(1) کوشش او را از نظر مدیر نجات داد (2) سخت کوشی او برای جبران بی تجربگی او کافی است. (3) آنها از طریق رسانه های مختلف شجاعت و سخت کوشی مردم آفریقا را به تصویر کشیدند. (4) آنها برای کشور ما تلاشی به ارمغان آورده اند که اقتصاد ما را تقویت می کند.
معنای سخت کوشی چیست؟
1: مستمر، به طور منظم، یا عادتاً فعال یا پرکار: یک کارگر کوشا. 2 منسوخ شده: ماهر، مبتکر.
چند نمونه از سختکوشی چیست؟
تعریف پرتلاش کسی است که سخت کوش، فداکار و حلال مشکل است. نمونهای از کارمند کارمندی است که سخت کار می کند و ایده های خلاقانه ارائه می دهد.
آیا واژه ای به نام سخت کوشی وجود دارد؟
تلاش مستمر، پرانرژی یا فداکار; سخت کوشی: احتمالاً شما نمی توانید بیور را در عمل شکار کنید - آنها عمدتاً شبگرد هستند - اما اگر بدانید به دنبال چه چیزی باشید، می توانید شواهدی دال بر سخت کوشی آنها پیدا کنید.
چگونه از زحمتکش استفاده می کنید؟
مثال جمله سختگیرانه
- او گفت که او بسیار سخت کوش و خوشحال است. …
- ذهن روشن و عادات سخت کوش او را به سمت مسائل مالی کشاند. …
- آنها شهرت این را دارند که نه کوشا هستند و نه باهوش.