1 آنها هیچ تلاشی برای فرار نکردند. 2 ما تلاش او را برای فرار خنثی کردیم. 3 در تلاشم برای متقاعد کردن او شکست خوردم. 4 تلاش او برای یک شوخی نادرست بود.
چگونه از تلاش در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله تلاش
- این تنها تلاشی است که آنها انجام خواهند داد. …
- لبخندی زدم تا او را آرام کنم. …
- او به اندازه کافی غذا را پذیرفت، اما هیچ تلاشی برای سیر کردن خود نکرد. …
- او تلاش خود برای استراحت را رها کرد و صندلی چمنزار را رها کرد.
چگونه از اولین تلاش در جمله استفاده می کنید؟
اولین تلاش من ناموفق بود. این اولین تلاش من برای شعر است. این اولین تلاش من در زمینه گرافیک بود. بنابراین اولین تلاش من در یوگا انجام شد.
مثال تلاش چیست؟
تلاش به عنوان تلاش برای انجام کاری تعریف می شود. یک مثال از تلاش برای تکمیل یک پازل بزرگ در یک جلسه است. تلاش برای اجرا، ساختن یا دستیابی. سعی کردم رمان را در یک جلسه بخوانم. یک شیرجه دشوار انجام داد.
چگونه از تلاش به عنوان اسم استفاده می کنید؟
1[قابل شمارش، غیرقابل شمارش] تلاش برای انجام کاری، به ویژه کاری دشوار، اغلب بدون موفقیت، در اولین تلاش امتحان رانندگی ام را قبول کردم. تلاش برای انجام کاری دو کارخانه در تلاش برای کاهش هزینه ها تعطیل شدند. آنها هیچ تلاشی برای فرار نکردند.