اگر اعمال کسی را ناشایسته توصیف می کنید، منظورتان این است که احمقانه یا شرم آور است. مایه تاسف است که میبینیم شهرستانی فعالیتهای خود را به مشاجرههای عمومی غیرقابل احترام محدود میکند.
یعنی بی وقار؟
: بی وقار: فاقد حیثیت یا آسیب رساندن به حیثیت، رفتار ناشایست او دقیقاً زمین نخورد، اما او تلوتلو خورده بود و به شکلی بسیار بیوقار در سراسر اتاق چرخید… -
چگونه از undignified در جمله استفاده می کنید؟
عدم وقار
- تقلای بیوقار برای نوشیدنیهای رایگان وجود داشت.
- تقلای بیوقار برای بهترین صندلیها وجود داشت.
- همه این هجوم عمومی بسیار ناپسند است.
- وزیر از سمت قبلی خود عقب نشینی کرد.
مترادف undignified چیست؟
بی شرف. مترادف: پایه، گدا، معمولی، حقیر، حقیر، فروتن، پست، پست، پست، ناچیز، مبتذل.
منظور شما از نالایق چیست؟
1a: فاقد برتری یا ارزش: فقیر، بی ارزش. ب: پایه، بی شرف. 2: شایسته نیست: بی لیاقت بی ارزش توجه. 3: سزاوار نیست: رفتار ناشایست بی ارزش.