1. او در حال انتقام جهنمی بود. 2. به نظر می رسد که او مشتاق است خود را تا حد مرگ بنوشد.
چگونه از خم در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله خمیده
- خم شدم تا سگی را نوازش کنم اما انگار آنجا نبود. …
- خم شد و به او خیره شد. …
- خم شد و بالای سرش را بوسید. …
- مثل اینکه می خواستم به او کمک کنم، وقتی وارد هفته دوم ژوئن شد، هوا گرم شد.
جهنمی بودن به چه معناست؟
: سرسختانه و اغلب بی پروا مصمم یا قصدجهنم برای برنده شدن.
آیا جهنم عامیانه است؟
اگر می گویید که شخصی مشتاق انجام کاری است، تاکید می کنید که او مصمم است این کار را انجام دهد، حتی اگر این کار باعث ایجاد مشکلات یا مشکلات برای افراد دیگر شود.
آیا جهنم غیررسمی است؟
صفت نیت (غیررسمی) مجموعه، مصمم، حل و فصل، حل شده، خم شده او مشتاق است با او ازدواج کند.