در حال اجرا; داشتن نیروی; عامل: «دو گرایش عمده در نظام سیاسی آمریکا عمل میکنند» (Heinz Eulau). 2. عملکرد موثر. کارآمد. 3. درگیر یا درگیر فعالیت فیزیکی یا مکانیکی.
عملیات شدن به چه معناست؟
صفت. عملیات، یا اعمال نیرو، قدرت، یا نفوذ. داشتن نیرو؛ در حال اجرا یا عمل کردن: قوانینی که در این شهر وجود دارد. موثر یا کارآمد درگیر، درگیر، یا مربوط به کار یا فعالیت تولیدی است.
کلمه operative در یک جمله به چه معناست؟
مهمترین کلمه در یک عبارت، که حقیقت یک موقعیت را توضیح می دهد: او یک نقاش بود - کلمه "بود" بود، زیرا هفته گذشته درگذشت. واژگان SMART: کلمات و عبارات مرتبط. زبانشناسی: جملات و عبارات.
کار عملی به چه معناست؟
طبق گفته کالج تجاری و علوم کاربردی لومپکین دانشگاه ایلینوی شرقی،
کارمندان عملیاتی آن دسته از کارمندانی هستند که به طور مستقیم کالاها و خدمات را برای یک تجارت تولید می کنند و بر کار دیگران نظارت ندارند. فناوری.
پیش از عمل به چه معناست؟
1: قبل از عمل جراحی رخ می دهد مراقبت قبل از عمل. 2: هنوز تحت عمل جراحی قرار نگرفته اید.