او در این بازی عملکرد خوبی داشت و تا پنج مرحله پایانی ادامه داشت. این آلبوم به خوبی در چارت ها ظاهر شد و کنسرت آناهیم، کالیفرنیا که آلبوم را تبلیغ می کرد، منجر به یک DVD زنده در The Show Must Go Off شد! سلسله. من در 5 دقیقه اول خوب کار کردم، اما سپس آنها من را با آلمانی ها بمباران کردند
fared در یک جمله به چه معناست؟
تجربه بخت خوب یا بد، درمان و غیره؛ ادامه دهید: او در حرفه خود به خوبی عمل کرد.
چطور بودی یا خوب بودی؟
Fired: زمان گذشته برای منصفانه، خوب شوید، برخی را از بین ببرید. هوا رو به بهبود است، بهتر یا خوب می شود. صاف کردن یک ماده برای صاف شدن، ایجاد کشش کمتر. Fared: اجرا در یک موقعیت خاص در یک دوره زمانی.
معنای شما چگونه بود؟
fared, far·ing, fares. 1. برای کنار آمدن: با پروژه خود چطور پیش می روید؟
بهتر بودن به چه معناست؟
فعل ناگذر. اگر می گویید که کسی یا چیزی خوب یا بد کار می کند، منظور شما درجه موفقیتی است که در موقعیت یا فعالیت خاصی به دست می آورد. بعید است که صنعت دریایی در ماه سپتامبر وضعیت بهتری داشته باشد. مترادف های بیشتر کرایه.