نمونه هایی از راحتی در یک جمله من از راحتی زندگی در نزدیکی اداره پست لذت می برم. برای راحتی شما، ما یک ویژگی اضافه کرده ایم که به شما امکان می دهد قبض های خود را از طریق اینترنت پرداخت کنید. لطفا در اولین فرصت به دفتر من بیایید. اتاق هتل ما با تمام امکانات مدرن مجهز بود.
چگونه از کلمه Convenience در جمله استفاده می کنید؟
در این اقامتگاه می توانید از تمام راحتی و آسایش گردشگری مدرن لذت ببرید
- خانه همه امکانات مدرن را دارد.
- غذاهای آماده به دلیل راحتی که دارند فروش خوبی دارند.
- موقعیت خانه ترکیبی از آرامش و راحتی است.
- این خانه را برای راحتی آن خریدیم.
- من بیش از حد به غذای راحت متکی هستم.
برای راحتی شما به چه معناست؟
به زبان ساده، "برای راحتی شما" عبارتی است که برای بیان صریح فواید یک نویسنده یا سخنران استفاده می شود برای قرار دادن آن در زمینه، نویسنده یا گوینده می تواند از آن استفاده کند. عبارت "برای راحتی شما" برای آگاه کردن عمدی مخاطب از نتیجه مورد انتظار یک عمل یا موقعیت.
آسان کردن کسی به چه معناست؟
: در زمانی که برای کسی مناسب است: در زمانی که باعث دردسر یا تلاش زیادی برای کسی نمی شود، خوشحال می شوم در زمانی که راحت با شما ملاقات کنم.
مصادیق راحتی چیست؟
یک مثال از یک راحتی مایکروویو است که گرم کردن غذا را آسانتر و بدون دردسر میکند. یک مثال از راحتی این است که یک خشکشویی لباسها را از یک ساختمان اداری برمیدارد تا افراد حاضر در ساختمان راحتتر لباسهایشان را تمیز کنند.