adj. داشتن یا عدم حرکت mo'tion·less·ly adv. بی حرکتی n.
بی حرکتی به چه معناست؟
تعریف بی حرکتی. حالت بدون حرکت یا حرکت. مترادف "بی حرکتی مطلق یک مجسمه مرمری": بی جانی، سکون.
کلمه ساکت یا بی حرکت چیست؟
کلمات دیگر برای بی حرکت
ایستاده، بی حرکت، بی حرکت، پایدار، ثابت، سکوت، ساکت.
آیا بی حرکت یک قید است؟
آیا "بی حرکت" یک قید یا صفت است؟ [کپی] سال گذشته بسته شد. من با دخترم در حال خواندن وب شارلوت هستم. … ما فرهنگ لغت و فرهنگ مریام وبستر را بررسی کردیم.com و هر دو بی حرکت به عنوان قید تعریف کردند و فقط به عنوان یک صفت بی حرکت ماندند.
مترادف کلمه بی حرکت چیست؟
مترادف برای بی حرکت
- یخ زده.
- بی حرکت.
- بی اثر.
- بی جان.
- فلج.
- راکد.
- ایستا.
- استوار.