SCATERING (اسم) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
شکل اسمی پراکندگی چیست؟
پراکندگی. مقدار کمی از چیزی که در فواصل نامنظم رخ می دهد و در نقاط تصادفی پراکنده می شود، (فیزیک) فرآیندی که طی آن پرتوی از امواج یا ذرات در اثر برخورد یا فعل و انفعالات مشابه پراکنده می شود.
آیا پراکندگی یک اسم فعل یا صفت است؟
scatter (فعل) scatter (اسم) scattered ( صفت) … بالشتک پراکنده (اسم)
آیا پراکندگی اسم است یا فعل؟
فعل ناگذر. 1: جدا شدن و رفتن به جهات مختلف: پراکنده شدن. 2: به طور نامنظم یا تصادفی رخ دهد یا سقوط کند. پراکنده کردن اسم.
آیا کلمه پراکنده صفت است؟
SATTERED (صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.