: برای لذت بردن یا سرگرمی به مهمانانش با داستانها قدردانی کرد.
چگونه به کسی احترام می گذارید؟
: برای سرگرم کردن یا سرگرم کردن (کسی) با گفتن داستان، توصیف تجربیات و غیره.
چگونه از کلمه regale استفاده می کنید؟
نمونه هایی از رگال
- ما با قضیه شام خانمها شرمنده شدیم.
- در آن مناسبت مخاطبان من اصلاً دردی را احساس نکردند زیرا همه آنها با نمونه های فراوان از برند معروف تحسین شده بودند.
- او ما را با قصه های دوران جوانی خود زمانی که در کازینوها پرسه می زد و صدها هزار پوند هدر می داد ما را تحسین کرد.
متضاد برای regaled چیست؟
رگال. متضادها: گرسنگی، stint، enttalize. مترادف: جشن، سرگرمی، شادی، لذت، طراوت.
چه بخشی از گفتار شاهانه است؟
REGALE ( فعل) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.