معنای تیر زدن به انگلیسی ضربه محکم و مکرر به کسی با سلاح سنگین: دو پسر بیرحمانه با گلوله کشته شدند.
معنای کلمه bludgeoning چیست؟
فعل متعدی. 1: برای ضربه زدن با ضربه سنگین تا حد مرگ مورد اصابت گلوله قرار گرفت. 2: حمله کردن یا غلبه بر با استدلال تهاجمی: قلدری قلدری ذهنی ما صحبت نمی کنیم - ما با حقایق و تئوری ها به یکدیگر حمله می کنیم … -
آیا تله زدن یک اسم است؟
به عنوان اسم، بلجون به یک چماق سنگین اشاره دارد که به عنوان سلاح استفاده می شود. مترادف کلمه bludgeon عبارتند از: چوب دستی، چوب شب، چاقو و بیلی کلاب. فعل bludgeon از شکل اسمی ایجاد شده است. این به معنای ضربه زدن مکرر با قمه سنگین یا سلاح مشابه است.
چگونه از bludgeoning در جمله استفاده می کنید؟
چطور او برای رهایی از تنش ها به خورش خوری در محوطه راه آهن خلاصه نشده است؟ وقتی آبجو را باز می کنم، نمی خواهم به یاد مدیرانی با لباس های خاکستری و چشمانی بیفتم که با طنز به یک قبر اولیه می پردازند.
چگونه با اهمال کاری صحبت می کنید؟
نکاتی برای بهبود تلفظ انگلیسی:
- "Bludgeoning" را به صداها تقسیم کنید: [BLUJ] + [UHN] + [ING] - آن را با صدای بلند بگویید و صداها را اغراق کنید تا زمانی که بتوانید به طور مداوم آنها را تولید کنید.
- خود را ضبط کنید که با جملات کامل "bludgeoning" بگویید، سپس خود را تماشا کنید و گوش دهید.