فعل متعدی. 1: برای بیدار شدن از خواب از یک خواب عمیق با صدای بلند برانگیخته شد. 2: برانگیختن به عمل یا آمادگی بدنی برای فعالیت: برانگیختن کتابی که بحث برانگیخته است. 3: برانگیختن (کسی) از نظر جنسی: ایجاد تحریک جنسی در (فردی) …
برانگیختن به چه معناست؟
: برانگیختن حالت هیجانی به ویژه: مواد تحریک کننده جنسی از نظر جنسی هیجان انگیز بوی عطر او را برانگیخته یافت. -
کلمات برانگیزاننده چیست؟
برانگیختن
- بیدار شدن.
- تحریک.
- التهاب.
- تحریک.
- kindle.
- rouse.
- جرقه.
- هم بزنید.
آیا بیدار شدن به معنای بیدار شدن است؟
اگرچه فعل arouse اساساً به معنای " بیدار شدن" است، معمولاً با ساعت زنگ دار انجام نمی شود. یک آهنگ میهن پرستانه ممکن است عشق شما به کشور را برانگیزد و یک ایده جدید ممکن است تخیل شما را برانگیزد.
برانگیختن خود به چه معناست؟
فعل
2 اگر چیزی احساس یا غریزه خاصی را برانگیزد که در کسی وجود دارد ، باعث می شود که آن احساس یا غریزه را به شدت تجربه کند.