1: برای خوردن با حرص و ولع، بوقلمون و پوره سیب زمینی را بلعید. 2: مصرف کردن یا نابود کردن گویی با خوردن داریم منابع جهان را می بلعیم. 3: طعمه خوردن آنها توسط گناه. 4: لذت بردن از بلعیدن کتابها.
منظور از بلعیدن در متن استفاده شده چیست؟
برای خواندن سریع کتاب یا ادبیات و مشتاقانه: او عاشق خواندن است - کتابها را یکی پس از دیگری می بلعد.
مترادف کلمه بلعیدن چیست؟
در این صفحه میتوانید 43 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای بلعیدن را پیدا کنید، مانند: gulp، مصرف، قورت دادن، خوردن، قورت دادن، لقمه، هدر دادن, دره, ضیافت, اسراف و ویران کردن.
بلعیدن خود به چه معناست؟
: بلعیدن یا مصرف کردن خود یا خود نفرت خود خوار خود … ملتی خودخوار که در آن تقریباً همه چیز برای فروش یا اجاره به نظر می رسد … - ست میدانز.
تعریف کتاب مقدس برای بلعیدن چیست؟
به چنگ آوردن و نابود کردن یا تصاحب حریصانه، خودخواهانه یا خواهان. برای مصرف؛ قورت دادن مصرف کردن هدر دادن؛ نابود کردن Devourb.