(1) هر مدال معکوس خود را دارد. (2) هر مکانیزم معکوس خود را دارد. (3) سخنان او برعکس تعارف بود. (4) دولت نتوانسته است افت اقتصادی را معکوس کند.
مثال معکوس چیست؟
معکوس به معنای عقب رفتن، یا چرخیدن به داخل یا به سمت درست است. نمونه ای از معکوس کردن، برداشتن خودرو از مسیر ورودی است. نمونه ای از معکوس کردن این است که یک علامت را به گونه ای تغییر دهید که به سمت راست باشد. فعل.
جمله معکوس به چه معناست؟
تعریف معکوس. برای رفتن در جهت مخالف. نمونه هایی از معکوس در یک جمله. 1.
آیا گفتن معکوس درست است؟
آیا می دانید که این کلمه " معکوس کردن " کاربرد صحیحی ندارد به عنوان مثال. من می خواهم ماشینم را به عقب برگردانم (استفاده درستی نیست). … به عنوان مثال. رزرو کردن، بلند شدن، بیست نفر، و غیره. اما استفاده صحیح از کلمه "Reverse Back" این است که از "reverse" به تنهایی یا "back" به تنهایی استفاده کنید.
معکوس کردن یک نفر به چه معناست؟
(rɪvɜrs) اشکال کلمه: معکوس، معکوس، معکوس. فعل متعدی وقتی کسی یا چیزی تصمیم، خطمشی یا روندی را تغییر میدهد، آن را به تصمیم مخالف، خطمشی یا روند تغییر میدهد.