مثال جمله لولینگ بدن دیگری گرفتار شد، سپس سست شد، سرش به عقب برگشت، زیرا توانایی حرکت را از دست داد. جک بوی تمیزی می داد و با صورتی بلندش سالم به نظر می رسید. زبان از کنار دهانش بیرون می زند. ازهر لنگی به سبک ترین بیدها تکیه داده بود و زبانش با تنبلی بیرون می آمد.
جمله با کلمه lolling چیست؟
نمونههایی از لول در یک جمله
فعل dog with it lolling tongue Her head was lolling to a side. داشت کنار استخر غر می زد. او تمام روز با لباس خوابش غر می زد.
چگونه از lolled در جمله استفاده می کنید؟
سرش را عقب انداخت و چشمانش را بست.
بی حیایی به چه معناست؟
1a: عدم نرمی یا مهارت: حرکات ناخوشایند ناشیانه. ب: کنترل کردن سخت است: ابزاری ناخوشایند. 2: داشتن ظاهری نامناسب، یک پرنده بزرگ بدجنس.
یعنی لولی؟
1 بریتانیایی: یک تکه آب نبات به خصوص: آب نبات سخت. 2 بریتانیایی: پول.