: کیفیت یا وضعیت ناتوان بودن به ویژه: بی کفایتی.
آیا ناتوانی کلمه بدی است؟
ناتوانی به عنوان کیفیت بد بودن در چیزی یا یک اظهارنظر نالایق تعریف می شود.
آیا واژه ای به نام ناتوانی وجود دارد؟
ناتوانی فقدان مهارت، توانایی یا شایستگی است اگر یک پزشک به اشتباه طحال بیمار را به جای کلیه او خارج کند، ناتوانی خود را در طبابت ثابت می کند. بی لیاقتی و بی کفایتی مترادف هایی برای توصیف افرادی هستند که اصلاً نمی دانند چه کار می کنند.
معنای مخالف ناتوانی چیست؟
برعکس جسمی یا روانی ناتوانی در انجام کاری یا اداره امور. توانایی کفایت قابلیت ظرفیت.
چگونه از بی کفایتی در جمله استفاده می کنید؟
بی استعدادی در یک جمله ?
- به دلیل ناتوانی بیل، او شغل خود را از دست داد.
- بی لیاقتی کلارا به عنوان معلم دانش آموزانش را کاملاً برای امتحان دولتی آماده نکرده است.
- از آنجایی که بی لیاقتی دکتر منجر به مرگ شوهرم شد، علیه او شکایت کردم. …
- وکیل به دلیل ناتوانی اش پرونده را باخت.