لجام گسیخته، آرام، صریح، بی بند و بار، خود به خود، نامحدود، شایع، مبالغه آمیز، بی حد، نامحدود، بی بند و بار، بی رویه، ناتوان، بی اعتدال، بی قانون، غیرقانونی، غیرقانونی ، شدید، رایگان.
منظور شما بدون مانع چیست؟
: موانع یا مهار نشده: مانع آزادی/اقتدار بیماندگاری نشده است، ارجاعات زیادی به فضای مجازی به عنوان یک جامعه وجود داشت: خوشههای وسیعی از مردم که با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، بدون محدودیت جغرافیایی. -
مغرور بودن به چه معناست؟
: فرورانگی و تحقیرآمیز: داشتن یا نشان دادن نگرش برتری و تحقیر نسبت به افراد یا چیزهایی که به نظر می رسد پست تر هستند، زیبایی جوان متکبر و اشراف … هرگز به ما توجه نکردند- هرمان ملویل.
مترادف بی بند و باری چیست؟
کلمات مربوط به بی بند و بار
غیرقابل کنترل، لجام گسیخته، اغراق آمیز، خود به خود، بی حد و حصر، نامحدود، مهارناپذیر، بی رویه، ناتوان، بی اعتدال، بی قانون، غیرقانونی، لجام گسیخته، کنترل نشده، ولخرج، بدون مانع، آزاد، بی بند، رها شده.
معنای بی مانع در یک جمله چیست؟
: آهسته، مسدود یا تداخلی با: مانع از یک نمای بدون مانع ارائه دسترسی بدون مانع نشد …