نمونه هایی از زرق و برق در یک جمله او در لباس مشکی رسمی خود جذاب به نظر می رسید. او یک لباس مشکی پر زرق و برق پوشیده بود. شغل یک بازپرس خصوصی آنقدرها که مردم فکر می کنند جذاب نیست.
خیلی پر زرق و برق به چه معناست؟
صفت. پر از زرق و برق; به طور جذاب یا جذاب، به ویژه به شیوه ای مرموز یا جادویی. پر از هیجان، ماجراجویی و فعالیت غیرمعمول: شغل پر زرق و برق یک خبرنگار خارجی.
معنای زرق و برق چیست؟
اسم. کیفیت جذاب، فریبنده، یا جذاب ، به ویژه با ترکیبی از جذابیت و ظاهر خوب. هیجان، ماجراجویی و فعالیت غیرمعمول: زرق و برق یک کاوشگر. جادو یا افسون؛ هجی کردن؛ جادوگری.
چه چیزی چیزی را جذاب می کند؟
زرق و برق برای من در مورد جذاب، جادویی، جذاب، و همه چیز زیبا است. از نظر اینکه فردی پر زرق و برق است، او کسی است که زندگی بسیار هیجان انگیزی دارد، لباس شیک می پوشد و در هر موقعیتی دارای وقار و وقار است. مهمتر از همه یک فرد جذاب کسی است که قلب مهربانی داشته باشد.
یک زن پر زرق و برق چیست؟
: زنی زیبا که لباس و آرایش سکسی و جذاب می پوشد، او یک بازیگر جدی است و نه فقط یک دختر جذاب دیگر.