A: "Dmbfound" زندگی را در قرن هفدهم به عنوان ترکیبی از "گنگ" (بی زبان) و "گیج" (برای غافلگیر کردن و گیج کردن) آغاز کرد. در اصل «دومفوند» نوشته می شد و هنوز هم گاهی اوقات به این شکل دیده می شود.
در انگلیسی dumbfound چیست؟
فعل متعدی.: برای گیج کردن (به حس آشفته 1 مراجعه کنید) به طور خلاصه و معمولاً با حیرت از آنچه می دیدند مات می شدند. کلمات دیگر از dumbfound مترادف ها مترادف مناسب را انتخاب کنید جملات نمونه بیشتر درباره dumbfound بیشتر بدانید.
کلمه دیگری برای dumbfound چیست؟
برخی از مترادف های رایج dumbfound عبارتند از گیج کننده، گیج کننده، حواس پرت، غیر پلاس، گیج، و معما.
Dumbfoundedly به چه معناست؟
صفت . بی زبان با حیرت; حیرت زده یا نشان دادن حیرت: وقتی چشمانشان گشاد شد و دهانشان سست شد، با نگاه مات و مبهوت صورتشان لبخند زدم.
آیا ارنر است یا اونری؟
به عنوان صفت، تفاوت بین ornery و onery این است که ornery (آپالاش) هولناک، سرسخت، نامطلوب است در حالی که onery (ما|به ویژه|جنوب ما) است.).