1. کثیف; کثیف: لباس های کار قدیمی کثیف. مترادف در کثیف را ببینید. 2. آلوده به قارچ.
Grubbiest به چه معناست؟
تعریف 'گربی ترین'
1. کثیف؛ شلخته 2. معنی; گدایی.
Grubby در زبان عامیانه به چه معناست؟
2a: کثیف، کثیف دستهای کثیف. b: شلخته، درهم و برهم.
منظور از یک پسر کوچولوی کثیف چیست؟
صفت پست، حقیر، پست و غیره. کثیف، شسته نشده، ناپاک. او یک پسر کوچولوی کثیف است که همیشه در کنار رودخانه بازی می کند.
چگونه از grubby در جمله استفاده می کنید؟
(1) پنجههای کثیف خود را برای خود نگه دارید! (3) بینی خود را بر دستمال کثیفی دمید. (4) دست های کثیف خود را روی حوله تمیز من پاک نکنید!