( غیرقابل شمارش) شرط بی مزه بودن; بی حیایی (قابل شمارش) چیزی که بیهوده است. گفتار، دید، شیء و غیره بیمعنا.
بی حیایی چیست؟
1: عدم ویژگیهایی که علاقه، تحریک یا چالش را ایجاد میکنند: نثر کسلکننده و بیحس. 2: بی مزه یا مزه: غذای بی مزه بی مزه.
شکل اسمی insipid چیست؟
بی مزگی یا بی حیایی، به طور اسمی، قید.
Inspidity به چه معناست؟
بی مزه بودن کیفیت بی حوصله یا کسل کننده بودن است بی مزه بودن کتابی که برای کلاس زبان انگلیسی می خوانید ممکن است تکمیل به موقع آن را سخت کند. ممکن است هنگام ورق زدن از کانالی به کانال دیگر، از بی مزه بودن اتاق غم انگیز هتل خود یا بی حیایی هر برنامه تلویزیونی شکایت کنید.
آیا بی حیایی یک کلمه است؟
کیفیت نداشتن ذوق یا شخصیت قوی، یا نداشتن علاقه یا انرژی: او علیرغم بی مزه بودن فیلم، بازی تحسین برانگیزی ارائه می دهد.