قرار گرفتن ایمن یا راحت: او را در کتابخانه پیدا کردم، روی صندلی راحتی. پوشاندن یا پناه دادن ایمن پنهان شود: او خود را در کمد جا داد تا استراق سمع کند.
مترادف ensconced چیست؟
کلمات مربوط به ensconced. احتکار، سنجاب (دور) (یا سنجاب (دور))، مخفی شده.
Ensconced در مزرعه حیوانات به چه معناست؟
ensconce. محکم ثابت کنید در انتهای انبار بزرگ، روی نوعی سکوی برافراشته، میجر از قبل روی تخت کاهی خود، زیر فانوس آویزان از یک تیر آویزان شده بود.
منظور شما از فرار چیست؟
فعل فرار [I] ( ESCAPE )رفتن ناگهانی و پنهانی برای فرار از جایی: دو زندانی شب گذشته فرار کردند. او با دوست پسرش از مدرسه شبانه روزی فرار کرد.
آیا فرار جرم است؟
فرار از یک شرکت جرم است و طبق ماده ۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری به آن رسیدگی می شود. بنابراین شرکت می تواند اقدامات قانونی را علیه فرد فراری انجام دهد.