کسی که برای سازماندهی یا برخورد با چیزی روش غیرقابل قبولی دارد، به افراد دیگر اجازه می دهد درباره نحوه انجام کارها تصمیم بگیرند و از دخالت مستقیم خودداری می کند: پل یک سبک مدیریتی غیرممکن.
منظور از Hands Off چیست؟
مشخصه با عدم مداخله یا عدم مداخله: سیاست خارجی دستآمیز جدید. از راه دور یا غیر دوستانه؛ بیگانگی: رفتاری خشن و بیپرده نسبت به غریبهها.
بیان اصطلاحی دستها چیست؟
دستورالعملی برای خودداری از دست زدن یا دست زدن به(چیزی یا کسی). (معمولاً اجباری گفته می شود.) هی، دست از این کوکی ها بردارید، آنها برای بعد از شام هستند! من کاملاً حق دارم در این ملک باشم، پس بچه ها دست بردارید!
چگونه از دست در یک جمله استفاده می کنید؟
به این سبک غفلت، فرزندپروری «دستآزار» نیز گفته میشود. او نمی توانست دستش را از نصف دفتر دور کند.
حقیقت به چه معناست؟
انگلیسی زبانآموزان تعریف عملی
: بهجای یادگیری در مورد آن کار با انجام عملی به دست میآید از کتابها، سخنرانیها و غیره: شامل کردن یا اجازه دادن استفاده از دست یا لمس کردن با دست: به طور فعال و شخصی درگیر چیزی (مانند اداره یک تجارت)