1a: برای ارائه یا پیشنهاد به روشی هنرمندانه یا غیرمستقیم: به این معنی است که از آنچه شما القا می کنید ناراحت هستم. ب: وارد کردن (چیزی مانند یک ایده) به تدریج یا به روشی ظریف، غیرمستقیم یا پنهان، شک و تردید را به ذهن قابل اعتماد القا کند. 2: معرفي كردن (شخصي مانند خود) به وسيله دزدانه، صاف يا هنرمندانه.
آدم تلقین کننده چیست؟
1: برنده شدن لطف و اعتماد به نفس با درجات نامحسوس: خوشحال کننده. 2: تمایل تدریجی به ایجاد شک، بی اعتمادی یا تغییر دیدگاه اغلب به شیوه ای زیرکانه و تلقین کننده. کلمات دیگر از تلقین مترادف ها و متضادها جملات نمونه بیشتر درباره تلقین بیشتر بدانید.
کلمه تلقین چیست؟
برخی از مترادف های رایج تلقین عبارتند از اشاره، دلالت، صمیمی، و پیشنهاد. در حالی که همه این کلمات به معنای "انتقال یک ایده به طور غیرمستقیم" است، "تلقین" برای انتقال یک ایده معمولاً ناخوشایند به شیوه ای حیله گرانه صدق می کند.
چگونه از تلقین در جمله استفاده می کنید؟
نمونههایی از تلقین در یک جمله
من از تلقین او که نمیتوانم بدون کمک او این کار را انجام دهم ناراحتم. او مخالفان خود را با تلقین به جای مستقیم انتقاد می کند.
چگونه از تلقین استفاده می کنید؟
احساس گناه خفیفی در مورد کارهایی که باید انجام می داد تا خودش را به میان آنها القا کند، احساس کرد. نکات کلی: من در برنامه های خود جاسوس افزار را القا نمی کنم. علیرغم آنچه ممکن است برخی افراد در مورد ماهیت شهوانی جشنواره القا کنند، هیچ کس نباید برای پوشیدن لباس خاص تحت فشار باشد.