به ناحق بی رحمانه، خشن، یا شدید. خودسرانه یا ظالمانه؛ استبداد: یک حاکم مستبد.
کلمه دیگر برای حاکم ظالم چیست؟
در این صفحه می توانید 31 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای مستبد، مانند: وحشیانه، سیاست، فاشیست، مستبد، خودکامه، مستبد، دیکتاتوری را کشف کنید. ، سلطه جو، ارباب، مطلق و خودکامه.
معنای مستبدانه چیست؟
: بودن یا ویژگی یک ظالم یا ظالم: حکومت مستبد مستبد یک حاکم مستبد.
کلمه بهتری برای شر چیست؟
کلمات دیگر برای شر
1 گناهکار، ظالم، فاسد، شریر، فاسد، پست، پست، پست، شرور. 2 مخرب، مخرب. 6 شرارت، فسق، شرارت، ناحق، فساد، پستی. 9 فاجعه، مصیبت، وای، بدبختی، رنج، اندوه.
استبداد در واژگان به چه معناست؟
استبداد اسمی است که رژیم سرکوبگر و خودسرانه ظالم را توصیف می کند.