تعریف ایمبیبر. کسی که مشروبات الکلی می نوشد مترادف (مخصوصاً بیش از حد): نوشیدنی، آبمیوه گیری، تاپر. متضادها: ممتنع، ممتنع، ننوشنده. شخصی که از نوشیدن نوشیدنی های مست کننده خودداری می کند.
چگونه از imbibe در جمله استفاده می کنید؟
دریافت در ذهن و حفظ
- گیاهان معمولاً از طریق برگ و ریشه تغذیه می کنند.
- این گیاهان از طریق ریشه خود رطوبت را جذب می کنند.
- من هرگز طاقت خوردن را نداشتم.
- آبجو سبک به مصرف کنندگان اجازه می دهد بدون دریافت کالری اضافی آبجو بخورند.
مقلد یعنی چه؟
مقلد کسی است که کارهای دیگری را کپی می کند، یا از شیوه صحبت یا رفتار آنها کپی می کنداو شانس نمی آورد. به همین دلیل است که او زنده مانده است و بیشتر مقلدانش زنده نمانده اند. … بیتلز و مقلدهای متعدد آنها. مترادف: تقلید کننده، تقلید، امپرسیونیست، کپی کننده بیشتر مترادف های imitator.
مترادف imbibe چیست؟
جذب، بلعیدن، بلعیدن، دم کردن، پرتاب کردن، جرعه جرعه، مصرف، جوشیدن، جذب، چشیدن، آبیاری، پایین، جوشاندن، خوردن، دره، بلع، کمربند، قرار دادن دور.
اسم imbibe چیست؟
ههه. عمل آب خوردن، نوشیدن. جذب مایعات از محیط.