فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، en·planed، en·plan·ing. … فعل (استفاده شده با مفعول)، en·planed، en·plan·ing. برای اجازه سوار شدن یا سوار شدن به هواپیما: به زودی مسافران را برنامه ریزی می کنیم.
Enplanning به چه معناست؟
فعل ناگذر.: برای سوار شدن به هواپیما.
entrain به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: کشیدن همراه یا بعد از خود 2: کشیدن و انتقال (چیزی مانند ذرات جامد یا گاز) توسط جریان سیال. 3: ادغام (حباب های هوا) در بتن. 4: برای تعیین یا اصلاح فاز یا دوره ریتم های شبانه روزی که توسط یک چرخه نوری ایجاد می شود.
آیا Inspire یک کلمه است؟
هوا یا گاز دیگر استنشاقی
Inspire چیست؟
1 قدیمی: الهام بخش. 2 آوایی: برای بیان در حین استنشاق.