نفوذ. / (ˈpɛnɪˌtreɪt) / فعل . پیدا کردن یا وادار کردن راهی به سوی یا از طریق (چیزی)؛ سوراخ کردن؛ وارد کنید.
اسم نفوذ چیست؟
نفو. عمل نفوذ در چیزی. [از قرن پانزدهم] عمل نفوذ در یک موقعیت معین با ذهن یا قوا. ادراک، تشخیص.
penetrate چه نوع فعلي است؟
1[ گذرا، ناگذر] رفتن به داخل یا از طریق چیزی نفوذ کردن به چیزی چاقو به سینهاش نفوذ کرده بود.
آیا نفوذ صفت است؟
نفوذ (صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
نفو به چه معناست مثال؟
نفوذ یعنی عبور از درون یا از درون چیزی. یک مثال از نفوذ است وقتی به زور وارد یک منطقه امن می شوید و با موفقیت وارد می شوید. فعل 3.