فهرست مطالب:
تصویری: نفوذ اسم فعل است یا صفت؟
2024 نویسنده: Fiona Howard | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-10 06:36
نفوذ. / (ˈpɛnɪˌtreɪt) / فعل . پیدا کردن یا وادار کردن راهی به سوی یا از طریق (چیزی)؛ سوراخ کردن؛ وارد کنید.
اسم نفوذ چیست؟
نفو. عمل نفوذ در چیزی. [از قرن پانزدهم] عمل نفوذ در یک موقعیت معین با ذهن یا قوا. ادراک، تشخیص.
penetrate چه نوع فعلي است؟
1[ گذرا، ناگذر] رفتن به داخل یا از طریق چیزی نفوذ کردن به چیزی چاقو به سینهاش نفوذ کرده بود.
آیا نفوذ صفت است؟
نفوذ (صفت) تعریف و مترادف | دیکشنری مک میلان.
نفو به چه معناست مثال؟
نفوذ یعنی عبور از درون یا از درون چیزی. یک مثال از نفوذ است وقتی به زور وارد یک منطقه امن می شوید و با موفقیت وارد می شوید. فعل 3.
توصیه شده:
آیا فعل اسم است یا فعل؟
اسم. 1 یک سری کلمات که به عنوان طلسم یا طلسم گفته می شود. اما در داخل، انواع طلسم باور نکردنی، طلسم، طلسم، دستور العمل معجون و اطلاعاتی در مورد جادو وجود داشت. ' مثال های افسون چیست؟ تعریف طلسم مجموعه ای از کلماتی است که در آواز، جادو یا برای طلسم استفاده می شود.
اسم فعل صفت است یا قید؟
اسمها چیزهایی هستند، صفت ها چیزها را توصیف می کنند، افعال چیزی هستند که چیزها انجام می دهند و قیدها نحوه انجام آن هستند . آیا اسم فعل است یا صفت؟ گرامر. همان به این معنی است که دو یا چند چیز دقیقاً شبیه یکدیگر هستند. میتوانیم همان را به عنوان یک صفت قبل ازیک اسم یا به عنوان ضمیر استفاده کنیم .
آیا تحقیر اسم فعل است یا صفت؟
تحقیر/ تحقیر تحقیر یک اسم است که این احساس را توصیف می کند که کسی زیر دست شماست یا حالت تحقیر شدن را توصیف می کند. (معنای حقوقی تحقیر وجود دارد، اما این یک سوال برای یک روز دیگر است!) پس به خاطر داشته باشید، اگر چیزی قابل تحقیر باشد، تحقیرآمیز است .
آیا دوست داشتن یک فعل اسم است یا صفت؟
دلبستگی اسم - تعریف، تصاویر، تلفظ و نکات استفاده | فرهنگ لغت یادگیرنده پیشرفته آکسفورد در OxfordLearnersDictionaries.com . Endearment چه نوع کلمه ای است؟ اصطلاح دوست داشتنی یک کلمه یا عبارتی است که برای خطاب یا توصیف یک شخص، حیوان یا شی بی جان که گوینده نسبت به آن عشق یا محبت دارد استفاده می شود.
آیا exculpate فعل اسم است یا صفت؟
فعل متعدی.: برای پاک کردن تقصیر یا گناه ادعا شده . Exculpate اسم است یا فعل؟ فعل (مورد استفاده با مفعول)، ex·cul·pat·ed، ex·cul·pat·ing. پاک کردن اتهام گناه یا تقصیر؛ عاری از سرزنش؛ اثبات کنید . آیا تبرئه کننده یک صفت است؟ Exculpatory صفت فعل exculpate است، به معنای "