فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، re·sid·ed، re·sid·ing. برای اقامت دائم یا برای مدت قابل توجهی: او در خیابان Maple 15 زندگی می کند. (از چیزها، کیفیات، و غیره) ماندن، دروغ گفتن، یا حضور عادت. وجود داشته باشد یا ذاتی باشد (معمولاً به دنبال آن in). به عنوان اختیارات، حقوق، و غیره استراحت کردن یا به آنها واگذار شده است.
اقامت از نظر قانونی به چه معناست؟
براساس 13 سند. 13. اقامت به معنای سکونت دائم یا مستمر یا سکونت در یک خانه یا خانه به عنوان محل اقامت دائم یا موقت است.
Resides به چه معناست؟
1: زندگی دائم و پیوسته: ساکن شوید. 2: جای خود داشتن: وجود انتخاب در رای دهندگان است.
مترادف resided چیست؟
زندگی کردن، اشغال، ساکن شدن، خانه داشتن در آن، مستقر شدن، اقامت در آن، مستقر شدن در. ماندن در، اقامت در.
اقامت کتاب مقدس به چه معناست؟
rē-zīd′، v.i. نشسته ماندن: برای همیشه ساکن بودن: ماندن: زیستن: به ارث بردن.