نحوه استفاده از آتش زدن در جمله. هنگامی که کاغذها را روی میز می گذاشت آهی کشید. زیرا او فکر میکرد که این کار حتی از سوزاندن خود او نیز سختتر خواهد بود.
سوزی با مثال چیست؟
1: کشتن یا نابود کردن به خصوص با آتش. 2: قربانی کردن مخصوصاً: قربانی کردن قربانی. کلمات دیگر از immolate مترادف جملات مثال درباره immolate بیشتر بدانید.
دیکشنری آتش زدن به چه معناست؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، im·mo·lat·ed، im·mo·lat·ing. فداکاری. کشتن به عنوان قربانی قربانی، مانند آتش. تقدیم قربانی کنید.
آیا سوزاندن یک کلمه است؟
Immolation عبارت است از آنچه هنگام کشته شدن یا تقدیم چیزی به عنوان قربانی اتفاق می افتد… Immolation از کلمه لاتین immolat- به معنای "پاشیده شده با غذای قربانی" گرفته شده است. سوزاندن همیشه شامل یک قربانی یا قربانی است. این کلمه اغلب سوزاندن را فرا می خواند، روش متداول قربانی کردن.
Imalated به چه معناست؟
1. کشتن (مثلاً یک حیوان) به عنوان قربانی مذهبی. 2. … [لاتین immolāre، immolāt-، قربانی کردن، پاشیدن با غذای قربانی: in-، on; در-2 + ملا، غذا، سنگ آسیاب را ببینید. رجوع کنید به melə- در ریشه های هند و اروپایی.] im'mo·la′tion n.